تازه میفهمم خالی ینی بی تو........
سلام گلم سلام فرشته ی من طاقت نداشتی از فرشته ها دل بکنی ...
رفتی من الان تنهام...
شنبه رفتم دکتر همه چی عالی همه چی خوب هیچچچچچچچ چیز بدی نبود منم خوشحال و سر حال
اومدم خونه بعداز ظهر باباییت رفت برات پلاک چشم و نظزتو خریدمامان ولی ...
یکشنبه بعد از ظهر یکم لک دیدم زنگ زدم به دکی گفتم و قرص داد و گفت صبح بیا ببینمت داروهارو خوردمو
خوابیدم صبح دیدم همونطوریم رفتم دکتر سونو کرد گفت همه چیز خوبه فقط یکم جفت پایین اومده ولی چیز
خاصی نیست امپول نوشت بزنم و گفت برو استراحت کن گفتم احتیاج هست برم بیمارستان گفت بری بهتره
ولی نری هم مشکلی نیست ماهم که همه کاربرای بودنت میکردیم گفتیم ریسک نکنیم و بریم بیمارستان
رفتیم و بستری شدم تا شب همه چیز خیلی خیلی بهتر بود گفتم خداروشکر حتما دیگه چیزی نیست که
خوب شدم ولی دریغ...... که ارامش قبل طوفان بود.........
ساعت دو شب بود بیدار شدم و حس دستشویی داشتم رفتم دستشویی و دیدم یکم خونریزی دارم
اومدم خودمو تمیز کنم که دیدم واییییییییی یه چیزی زیر دستم حس میکنم دیگه فقط گفتم خدااااااااا
پرستارو صدازدیم اومد و اونم ماما خبر کرد و معاینه و گفت که دهانه رحم فول فول شده اونم که حس
کردی کیسه ابت بوده و بردنم بخش زایمان منم دیگه هیچییییییی نمیفهمیدم فقط اشک بود که میومدو
تو گل من که همش تکون میخوردی الهی بمیرمممممممممممم برات گلکم
وقتی به بابات خبردادم راه نیم ساعته رو پنج دیقه ای طی کرد و اومد بعدشم دکترم رسید و گفت هیچ
کاری نمیشه کرد دیگه من فقط داشتم خدا خدا میکرم من که از اول همه چیزو به خدا سپرده بودم الان
به الامان رسیده بودم از دو تا 6 یسره اشک ریختم و گفتم خدا سپردمش به خودت خودت بهم دادیش
خودت نگهش دار ولی خدا یسنای منو خیلی دوست داشت میخواست فقط مال خودش باشه....
خلاصه کنم من گریه میکردمو پرستارا پابه پای من دلداریم میدادن یه خانومیم اونجا بود که نینیش مشکل
داشت دوروز بود بستری بود و امپول فشار میگرفت ولی زایمان نکرده بود هنوز میگفتن اونو ببین اون نه
ماهشه و بچش مشکل داره خداروشکر کن من تو دلم میگفت به خدا من فقط خداروشکر کردمو میکنم
ولی دخترمو میییییییییخوام نمیخوام بره من دوسشششششش دارم خدااااااااا ولی زبونم لال شده بودو
صدام در نمیومد
خلاصه که 6 شد 6 و نیم که اون خانوم دردش گرفت حالا دیگه درد خودمو میکشیدمو و دلم برای اونم
میسوخت گریم برای هردوتامون شده بود پرستارا یکم ارومم میکردن میگفتن تو فرق داری گریه نکن
ولی از گریه من اوناهم اشک میریختن
ساعت 8 بود که دکترم زنگ زد که امپول فشار بزنن که دردم شروع بشه و فرشته من اسمونی بشه
تا 12 خبری از درد نبود ولی کم کم دردا شروع شد دخملکم هنوز تکون میخورد با گریه ام اونم تکون
میخورد و وول وول میکرد الهی بمیرم برات گلم که عذاب کشیدی
بعدشم چون بچه بریچ بود حق زور زدن نداشتم دوساعت طول کشید تا دخترم اومدورفت....
خیلی بد بود خیلییییییییییی خیلییییییییییییی بد بود فقط دلم میخواست مامانم و شوشو پشت در نبودنو
صدای دادمو نمیشنیدن ولی اصلا نمیتونستم حرف بزنم از درد که بگم بهشون بگن برن و صدامو نشنون
خلاصه که بدترین روز زندگیم روز پرواز دخترم بود...
دوستای گلم اگه تا اینجا خوندین دیگه از اینجا به بعدشو نخونین...
گل من فرشته ی من تو رفتی ولی من داغون شدم ...
یسنای مامان سینه هام پر شیر شده از درد دارم میمیرم ولی تو نیستی ....
همه بهم میگن گریه نکن میگن صلاحته میگن حکمت خداست قبول کن ولی نمیدونن که من خودم از اول
که اومدی توکلم به خدا بود الانم میگم شکرت خدا من راضیم به رضای تو ولی هیچ کس از دلم خبر نداره
دلم میخواد یه دل سیر گریه کنم ولی نمیشه چون میبینم مامانم داره ذره ذره بخاطر من اب میشه و دم
نمیزنه میبینم داداشم یواشکی میره گریه میکنه من نبینم میبینم باباییت و بابام دارن چه ذجری میکشن و
دم نمیزنن منم دیگه نمیخوام بیشتر ناراحتشون کنم فقط دلم میخوادیجا باشم که هیچکس نباشه یه دل
سییییییییییر گریه کنم مثل شبا که تا صبح گریه میکنم بی صدا که کسی صدای گریمو نشنوه
یسنا خانومم بابات و مامانم اومدن تو رو دیدن میگفتن قدت بلند بوده مامانم میگن موهات دراومده بود
میگن دست و پاهات کشیده بود میگن که خوشکل بودی خیلییییییییییییی قربونت برم مامانننن
مامانی پرستارا نزاشتن من ببینمت ولی نمیدونستن تا تنهام گذاشتن دیدمت هیچکس نمیدونه من خودم
تورو دیدم نمیدونن که خودم میدونم چقدر ناز و خوشمل بودی عروسکمممممم
مامانی من هنوز عاشقتم هنوز دلم برات پر میکشه گل من
گل من یاد تکونات میافتم اتیشششششششش میگیرم تموم تنم تمنای تورو داره
الهی بمیرم مامان برات الهی بمیرم برات که کلی زجر کشیدی الهی بمیرم
مامانی عاشقتم مامانی منو یادت نره الان جای تو خیلی خوبه برام دعا کن
مامانی فقط یه شب بیا تو خوابم فقط یه شب قربونت برم
پ. ن :
میخوام اینجارو تعطیلش کنم شایدم دل تنگیامو برا دخترم بنویسم
پ .ن :
برام خیلییییییییییی دعا کنین محتاج دعام خیلیییییییییییییییی