خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتت

سلامممممممممممممممم

سلام سلام سلام

عشق من نفس من جون من اومدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خوش اومدی مامانمممممممممم

وایییییییییییییییییی نمیدونم چی بگم اخه چشام با اشک پر شده مامانم این اشکا اشکای

شوقه منه اشکاییه استرسه شیرینو دوست داشتنیه 

مامان فدات بشه گلم جات راحته؟ خوب به دلم چسبیدی؟

فقط میگم خدایا شکرتتتتتتتتتتتت خدایا ازت ممنونم خدا شکرتتتتتتتتتتتتت

دوشنبه یجورایی شد که گفتم شاید نینیش این ماه نمیاد ولی بعدش به شک افتادم با دکی

تماسگرفتم برم پیشش اونم گفت احتمال داره نینیشت اومده باشه و برای شنبه بهم وقت داد

منم به گفته باباش 4 شنبه و 5 شنبه که اول ماه رمضان بود روضه نگرفتم چون هنوزتوشک بودیم

ولی چون شنبه نوبت دکی دارم و نمیخواستم بگه برو از بده بعد بیا منم پنج شنبه رفتم از دادم

چی بگم که چقدر خوشحال بودم اما یجورایی دلداری میدادم به خودم که اگه منفی بود خواست 

خدا بوده اگه نشده بخاطره عکسیه که انداختم میگفتم ...... خلاصه ساعت 4 شد و من راه افتادم که 

برم جواب ازمو بگیرم یجوری بودم توی ازمایشگاه اخرین دلداریو به خودم دادمو با خدا حرفامو زدم و دلم یکم

اروم شد گفتم خدایا خیلی وقتا ناشکری کردم شاید الانم جواب ازم منفی باشه و یکم ازت دور بشم ولی

خودت خوب میدونی که فقط امیدم تویی خدایا هرچی صلاح میدونی همون بشه اصلا اگه نینی نداشته 

باشم هم شکرت چون صلاحت این بوده خدا یا شکرت برای همه چیزی که بهم دادی اینارو گفتم و 110 تا

یا علی گفتم و منتظر شدم جوابو بهم بدن صدام کردن جوابو بهم دادن منم بازش کردم و دیدم که نوشته

200 !!!!!!!!!!!!!!!! باورم نمیشد اصلا باورم نمیشد شوک شده بودم اصلا نمیدونستم چیکار کنم فقط به 

جواب نگاه میکردم و بغض کرده بودم  برای اینکه خیالم راحت بشه رفتم پیش همونی که ازم خون گرفته 

بود گفتم این ینی چی؟؟؟؟؟ نگا کرد و گفت مثبته بارداری خانم من همینطوری نگاهش میکردم یهو به 

به خودم اومدم و رفتم بیرون همش میگفتم خدایا شکرت ینی من مامان شدم خدایا شکرت خداااااااااا تو 

چشام پر اشک بود دلم میخواست همه بدونن من نینی عاشق دیگه نینیش ددارم اونم توی دلم 

همونجا به باباش اس ام اس زدم    1+1=3      میدونستم باباش خوابه  اخه باباش روضه بودو تازه از 

سر کار اومده بود مطمئن بودم خوابه 

رفتم گوشفیل و بامیه که خیلی  میدوستم خریدم و اومدم خونه 

دیدم باباش هنوز خوابه منم قرانمو خوندم بعدش باباش بیدار شد اومد پیشم گفت جواب ازمایشو ببینم

نشونش دادم گفتم دیدی نینیشم اومدددددددددد دیدی نینیش تو دلمههههههههههه

باباشم مات و مبهوت وخوشحال منو نگاه میکرد اونم شوکه بود تازه به این نتیجه رسیدم که اقا باباش 

اس ام اس منو ندیده ولی کلییییییییییی خوشحال بود تازه بعدکلی خوشحالی میگه برای همین 

این مدت همش میخوریمنم این شکلی بودم اونوقتمن چی؟؟؟؟ خخخخخ بله برای همین بود

خلاصه که نینیشم به دل مامانی خوش اومدی امید وارم همیشه پیشم بمونی و منو تنها نزاری 

نینیشم من اینو از خدا خواستم تو هم بخواه 

خدایا خدا جونم من یه بنده ناچیز تو که خیلی جاها به حکمتت شک کردم دلم

میخواد خوب بشم پس کمکم کن خدایا الان یه نینی کوچولو تو دلمه خواهش

میکنم اگه صلاح تو هست این نینیم برای همیشه پیشم باشه خواهش میکنم

اگه صلاحمون به بودن نینیمونه هیچ وقت ازم نگیرش خدایا نینیمو صحیح و 

سالم و صالححححح بهم بده خدا هر چقدر شکر گذارت باشم بازم کمه ولی

بازم میگم خدایا شکرت

خدایا بخاطر همه داده ها و نداده هات شکرت خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت