اولین دکتر
سلام سلام باز اومدم تعریف کنم از اونوقتی که برای اولین بار رفتم پیش دکترمو....... روز ١٦ بهمن ماه بود دوشنبه: باید میرفتم مترو شاهد که باباش بیاد دنبالمو بریم دکتر چون دوست داشت با هم بریم بماند که چقدر خسته شدم تا شاهد ولی خوب بود بعدشم که باباش اومد و رفتیم و رفتیم تا رسییدیم به ستارخانو بعدشم دکیه خانوم مهربون دونفر جلوی ما بودن و زودی کارشون تموم شدو رفتن من کلییییییییییییییی خوشحال بودم باباشم مثل من جواب ازمایشارو برده بودمو خوشحال رفتیم پیش دکتر که یهو با دیدن جواب ازمایشا ته دلمونو خالی کرد بهمون گفت رنج جواب خیلی پایینه احتمال داره خارج رحمی باشه تموم دنیا و خوشیام رو سر خراب شد نمیدونین چه حالی بودم بغض گلومو ...
نویسنده :
نینی عاشق
14:13