اخرین یادداشت برای نینیش بی وفا

سلام فرشته کوچولو

رفتی خیالت راحت شد که جات همیشه اروم میمونه؟ الان دیگه تو و داداش یا ابجی بزرگت کنار همین 

ولی من چی باباش چی مادوتا تنهاییم .......

من چیکار کنم چی بگم هنوز همه نفهمیدن تو رفتی همه میگن نینیشت چطوره ؟دوباره داغ دلم تازه میشه

انگار خدا هر چی زن حامله و بچه کوچولوئه درست میزاره سر راه من تا دلم اتیش بگیره 

چی بگم جلوی همه جلوی اشکامو میگیرم نمیخوام کسی ترحم کنه ولی تا میرسم خونه سیل اشکام مجال

نمیدن نمیتونم خودمو نگه دارم نمیتونم به این فکر نکنم که دوباره چقدر باید منتظر باشم این دفعه کار ما برای

تشریف فرمایی شما کللییییییییییییی سختتره ولی مهم نیست تو بیا همه چی تموم میشه

مامانی دارم دیوونه میشمااااااااا باباییتم دارم دیوونه میکنم طفلی با اینکه خودشم این طعم تلخو چشیده

بازم منو اروم میکنه ولی من چی هرروز دارم بدتر از دیروز میشم 

اینجا از دلتنگیام میگم ولی میخوام اروم شم میخوام چند وقتی نیام میرم تا وقتی تمام کارای قبل از 

اومدنتو انجام بدم میرمو وقتی زمان انتظار رسید بازم بر میگردم اونموقعی که فقط تمام ذهنم برای اومدنت

مشغول باشه 

کوچولوی نازنازی من رفتی دلمو خون کردی ولی بدون من عاشقتم دلم برات پر میکشه کاش منم با خودت

میبردی عشقم حالا که رفتی برام دعا کن دعا کن که خدا صبرمو زیاد کنه از خدا بخواه اگه حرفی زدم

اگه شکایتی کردم که نا بجا بوده خودش به بزرگیش منو ببخشه از خدا بخواه این بار انتظارمو کمتر کنه

و یه نینیشه سالمو صالح به منو بابایی بده تا غم از دست دادنت کمتر بشه مطمئنم و مطمئن باش که 

هیچوقت هیچوقت هیچوقت تو از ذهنم نمیری 

بعدا نوشت

سلام دلم طاقت نمیاره نگم دلم نمیخواد اینجارو ببندم چیکارکنم دست خودم نیست اینجا یه خاطرس از تو

از تو که از وقتی رفتی دلم هنوز گرفته و الکی خوبم

میدونی از وقتی رفتی هرچی نینی کوچولو میبینم چی میشه؟

تا نگاهشون میکنم میخندن تا جایی که میشه نگام میکنن انگار فقط اونا میتونن غم چشمامو ببینن انگار 

اونا میدونن چی شده شایدم تورو میشناسن و میگن اااااااااا این همون مامان نینیشه ها همون که لایق

نینیش نبود دلم خونه اگه بودی هیچ کس نمیتونست بهم حرف بزنه دیگه حتی باباییت هم جرئت نمیکرد...

اصلا ولش کن فقط زود برگرد زود زود زود بیا پیشم شاید با تو اروم بگیرم 

عاشقتم اوشولوی دوست داشتنی.........